خاموشی و بی آبی
(در مورد قطع آب و برق حاجی آباد زرین سروده شد)
چند روزی هست که اندر چشم هایم خواب نیست غصـه از کمبـــود نانـــم بــود ، اکنون آب نیست
برق شد خامــوش ، گفتــم تا به مــه جویــم پنـــاه مـــه نهان گردید و از بخت بـــدم مهتاب نیست
گفتمـــی فــــردا دمد خورشیــد ، وا گــردد دلـــم لیـــک از گرمـــای بیـحد در توانــم تــاب نیست
ناگهان گفتا سروشــی ای "خدایی" ایــن زمــــان فکر نانی کن که این خربوزه غیر از آب نیست
تاریخ : چهارشنبه 87/11/30 | 3:27 عصر | سراینده: حاج فیض الله خدایی | دیدگاه
.: Weblog Themes By Pichak :.